محمد بن مسلم گفت: امام محمد باقر صلوات الله علیه فرمود:
اگر خیال می
کنید ما شما را نمى بینیم و سخن شما را نمى شنویم بدخیالى کرده اید، اگر
گمان شما صحیح باشد که از حال و کردارتان خبر نداشته باشیم دیگر ما را بر
مردم فضیلتى نیست.
عرض کردم یک نمونه از آنچه میفرمائىد به من نشان دهید.
فرمود:
بین تو و هم سفرت در ربذه اختلاف افتاد، او تو را به محبت و معرفت ما سرزنش کرد.
عرض کردم به خدا صحیح است.
فرمود
دیدى من با قدرتى که خدا داده خبر می دهم نه ساحرم و نه کاهن و نه دیوانه،
این از علوم نبوت است که به ما از آنچه اتفاق مى افتد خبر می دهند.
عرض کردم چه کسى شما را مطلع بر احوال ما می نماید؟
فرمود:
گاهى خطور به دلمان مى شود و گاهى با گوش می شنویم، با تمام اینها
خدمتکارانى از جن داریم که مؤمن هستند و شیعه آنها بهتر از شما مطیع ما
هستند.
عرض کردم با هر نفر یکى از آنها است.
فرمود: آرى به ما از تمام کارها و اوضاع شما اطلاع می دهند.
یُخْبِرُنَا بِجَمِیعِ مَا أَنْتُمْ فِیهِ وَعَلَیْهِ:
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ الإمام الباقر صلوات الله علیه:
لَئِنْ ظَنَنْتُمْ أَنَّا لَا نَرَاکُمْ وَلَا نَسْمَعُ کَلَامَکُمْ لَبِئْسَ مَا ظَنَنْتُمْ لَوْ کَانَ کَمَا تَظُنُّونَ أَنَّا لَا نَعْلَمُ مَا أَنْتُمْ فِیهِ وَعَلَیْهِ مَا کَانَ لَنَا عَلَى النَّاسِ فَضْلٌ.
قُلْتُ أَرِنِی بَعْضَ مَا أَسْتَدِلُّ بِهِ.
قَالَ وَقَعَ بَیْنَکَ وَبَیْنَ زَمِیلِکَ بِالرَّبَذَةِ حَتَّى عَیَّرَکَ بِنَا وَبِحُبِّنَا وَمَعْرِفَتِنَا.
قُلْتُ إِی وَاللَّهِ لَقَدْ کَانَ ذَلِکَ.
قَالَ فَتَرَانِی قُلْتُ بِاطِّلَاعِ اللَّهِ مَا أَنَا بِسَاحِرٍ وَلَا کَاهِنٍ وَلَا بِمَجْنُونٍ لَکِنَّهَا مِنْ عِلْمِ النُّبُوَّةِ وَنُحَدِّثُ بِمَا یَکُونُ.
قُلْتُ مَنِ الَّذِی یُحَدِّثُکُمْ بِمَا نَحْنُ عَلَیْهِ؟
قَالَ أَحْیَاناً یُنْکَتُ فِی قُلُوبِنَا وَیُوقَرُ فِی آذَانِنَا وَمَعَ ذَلِکَ فَإِنَّ لَنَا خَدَماً مِنَ الْجِنِّ مُؤْمِنِینَ وَهُمْ لَنَا شِیعَةٌ وَهُمْ لَنَا أَطْوَعُ مِنْکُمْ.
قُلْتُ مَعَ کُلِّ رَجُلٍ وَاحِدٌ مِنْهُمْ؟
قَالَ نَعَمْ یُخْبِرُنَا بِجَمِیعِ مَا أَنْتُمْ فِیهِ وَعَلَیْهِ.
الخرائج و الجرائح، ج 1، ص: 288
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج 46، ص: 255
عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال
(مستدرک سیدة النساء إلى الإمام الجواد صلوات الله علیه، ج 19-الباقر صلوات الله علیه، ص: 122