ابوبصیر مى گوید: به امام صادق صلوات الله علیه عرض کردم:
آیا مؤمنین در روز قیامت خدا را خواهند دید؟
فرمود: آرى؛ پیش از روز قیامت هم او را دیده اند.
گفتم: چه وقت؟
فرمود: آن گاه که به آنها گفت: «آیا من پروردگارتان نیستم؟ گفتند: «آرى». سپس حضرت مقداری سکوت کرد، بعد فرمود: همانا مؤمنین در دنیا پیش از قیامت هم خداوند را مى بینند، آیا در این هنگام که هستى او را ندیدى؟
ابوبصیر گفت: به حضرت عرض کردم: فدایت شوم این مطلب را از شما نقل کنم؟
فرمود: نه، زیرا اگر آن را نقل کنى، منکرى که معناى آن را نمى داند، از فهم آن عاجز مى ماند و آن را تشبیه و کفر مى شمارد.
رؤیت قلبى مانند رؤیت به چشم نیست، خداوند از آنچه تشبیه کنندگان و ملحدان توصیفش مى کنند، متعالى است.

عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الإمام الصادق صلوات الله علیه قَال‏ قُلْتُ لَهُ أَخْبِرْنِی عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ هَلْ یَرَاهُ الْمُؤْمِنُونَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ؟
 قَالَ نَعَمْ وَ قَدْ رَأَوْهُ قَبْلَ یَوْمِ الْقِیَامَةِ فَقُلْتُ مَتَى قَالَ حِینَ قَالَ لَهُمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى‏ ثُمَّ سَکَتَ سَاعَةً ثُمَّ قَالَ:
 وَ إِنَّ الْمُؤْمِنِینَ لَیَرَوْنَهُ فِی الدُّنْیَا قَبْلَ یَوْمِ الْقِیَامَةِ أَ لَسْتَ تَرَاهُ فِی وَقْتِکَ هَذَا.
 قَالَ أَبُو بَصِیرٍ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَأُحَدِّثُ بِهَذَا عَنْکَ.
 فَقَالَ لَا فَإِنَّکَ إِذَا حَدَّثْتَ بِهِ فَأَنْکَرَهُ مُنْکِرٌ جَاهِلٌ بِمَعْنَى مَا تَقُولُهُ ثُمَّ قَدَّرَ أَنَّ ذَلِکَ تَشْبِیهٌ کَفَرَ وَ لَیْسَتِ الرُّؤْیَةُ بِالْقَلْبِ کَالرُّؤْیَةِ بِالْعَیْنِ تَعَالَى اللَّهُ عَمَّا یَصِفُهُ الْمُشَبِّهُونَ وَ الْمُلْحِدُونَ.
التوحید (للصدوق)، ص: 117


در روایات اهل بیت صلوات الله علیهم رؤیت قلبى خداوند متعال امرى مسلّم به شمار مى آید. جایگاه این رؤیت، قلب و روح انسانى است نه عقل و اندیشه انسانى، پس رؤیت قلبى را نمى توان در اندیشه آورد، درباره آن به تفکّر پرداخت و آن را تجزیه و تحلیل کرد. و منظور از رؤیت قلبى همان معرفتى است که در روایات اهل بیت صلوات الله علیهم فعل و صنع و کار خداوند شمرده است. بدیهى است سخن گفتن در مورد فعل خدا و تجزیه و تحلیل آن براى بشر میسور نیست. هر آنچه انسان به عقل خود مى آورد و با عقل و اندیشه خویش درباره آن سخن مى گوید، محصول عقل و اندیشه اوست؛ نه فراتر از آن.
 بنابراین، رؤیت قلبى قابل بیان عقلى نیست و دقیق ترین اوهام و عقول انسانى از رسیدن به آن عاجز و ناتوان اند.
این رؤیت در عالم ذرّ (= عهد و میثاق) براى همگان رخ داده و همه انسان ها به خواست الهى، آن را دریافت کرده اند و خداوند متعال با توجّه به همین رؤیت آنها را مخاطب قرار داده و فرموده است: «ألست بربّکم».
 بر اساس روایات، این معرفت در عالم ذرّ به رؤیت عیانى براى انسان ها حاصل شده است. امّا به نظر مى رسد رؤیت در این دنیا به مؤمنان اختصاص دارد و دیگر بندگان الهى یا به طور کلّى از آن بى بهره اند و یا در موقعى خاص و براى اتمام حجّت، برایشان رخ مى دهد.
از این رؤیت قلبى در روایات با تعابیر مختلفى یاد شده است. از جمله: «لقاء اللَّه»، «زیارت خدا»، «وجدان خدا»، «وصال خدا»، «قرب خدا»، «تجلّى خدا»، «شهود خدا»، «ظهور خدا» و «نظر به خدا».
 در اینجا براى روشن شدن مطلب، روایتى دیگر در این خصوص نقل مى شود:

 عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ بَشَّارٍ قَال‏ الإمام الرضا صلوات الله علیه:
یَا حُسَیْنُ، إِنْ أَرَدْتَ أَنْ یَنْظُرَ اللَّهُ إِلَیْکَ مِنْ غَیْرِ حِجَابٍ وَ تَنْظُرَ إِلَى اللَّهِ مِنْ غَیْرِ حِجَابٍ فَوَالِ آلَ مُحَمَّدٍ صلوات الله علیهم وَ وَالِ وَلِیَّ الْأَمْرِ مِنْهُمْ.
قَالَ: قُلْتُ أَنْظُرُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؟!
قَالَ: إِی وَ اللَّه... .
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏48، ص: 263

 امام رضا صلوات الله علیه به حسین بن بشار فرمود:
اى حسین، هر گاه خواستى خداوند بدون حجاب به تو نگاه کند وتو بدون حجاب او را نگاه کنى، آل محمّد صلوات الله علیهم را ولىّ خویش قرار ده و ولى امر از (خود معصومین صلوات الله علیهم) آنها را ولىّ خویش بدان.
گفتم: به خداوند عزّوجلّ نگاه کنم؟!
فرمود: آرى به خدا سوگند ... .