سدیر صیرفى گوید: به امام صادق صلوات الله علیه عرض کردم: قربانت گردم! اى پسر رسول خدا! آیا مؤمن بر قبض روحش مجبور مى گردد؟
فرمود: نه. به خدا سوگند! هرگاه ملک الموت براى قبض روح به سراغش آید، او بى تابى مى کند.
ملک
الموت به او مى گوید: اى ولىّ خدا! بى تابى مکن! به آن که محمّد صلى الله
علیه و آله را مبعوث فرمود! من از پدر مهربانى که بر بالین تو حاضر باشد،
بر تو مهربان تر هستم. چشم خود را باز کن و نگاه کن!
در این هنگام تمثال
و چهره رسول خدا صلى الله علیه و آله، امیرمؤمنان، فاطمه، حسن، حسین و
امامان از فرزندان ایشان صلوات الله علیهم را براى او نمایان مى کند و به
وى مى گوید: این رسول خدا، امیر مؤمنان على ، فاطمه، حسن، حیسن و امامان
صلوات الله علیهم هستند که رفقاى تو هستند.
فرمود: میّت چشم خود را مى
گشاید و نگاه مى کند و منادى پروردگار، روح او را مورد خطاب قرار مى دهد و
به او مى گوید: «اى روحى که به واسطه محمّد صلوات الله علیه و آله و اهل
بیت او صلوات الله علیهم آرام یافته اى! باز گرد به سوى پروردگار خود در
حالى که به واسطه قبول ولایت رضایت یافته اى زیرا به ثواب و اجر آن خواهى
رسید؛ پس داخل شو در زمره بندگانم یعنى محمّد و اهل بیتش صلوات الله علیهم و
به بهشت من در آى».
در این حال، هیچ چیزى براى او محبوب تر از جدا شدن به آرامى روحش و پیوستن به منادى حق نیست.
(رفقاؤنا محمد وآله صلوات الله علیهم)
عَنْ سَدِیرٍ الصَّیْرَفِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ الإمام الصادق صلوات الله علیه:
جُعِلْتُ فِدَاکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ هَلْ یُکْرَهُ الْمُؤْمِنُ عَلَى قَبْضِ رُوحِهِ؟
قَالَ لَا وَاللَّهِ إِنَّهُ إِذَا أَتَاهُ مَلَکُ الْمَوْتِ لِقَبْضِ رُوحِهِ جَزِعَ عِنْدَ ذَلِکَ فَیَقُولُ لَهُ مَلَکُ الْمَوْتِ یَا وَلِیَّ اللَّهِ لَا تَجْزَعْ فَوَ الَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً صلوات الله علیه وآله لَأَنَا أَبَرُّ بِکَ وَأَشْفَقُ عَلَیْکَ مِنْ وَالِدٍ رَحِیمٍ لَوْ حَضَرَکَ افْتَحْ عَیْنَکَ فَانْظُرْ قَالَ وَیُمَثَّلُ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ صلوات الله علیه وآله وَأَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَفَاطِمَةُ وَالْحَسَنُ وَالْحُسَیْنُ وَالْأَئِمَّةُ مِنْ ذُرِّیَّتِهِمْ صلوات الله علیهم فَیُقَالُ لَهُ هَذَا رَسُولُ اللَّهِ وَأَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَفَاطِمَةُ وَالْحَسَنُ وَالْحُسَیْنُ وَالْأَئِمَّةُ صلوات الله علیهم رُفَقَاؤُکَ قَالَ فَیَفْتَحُ عَیْنَهُ فَیَنْظُرُ فَیُنَادِی رُوحَهُ مُنَادٍ مِنْ قِبَلِ رَبِّ الْعِزَّةِ فَیَقُولُ یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ إِلَى مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَیْتِهِ ارْجِعِی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً بِالْوَلَایَةِ مَرْضِیَّةً بِالثَّوَابِ فَادْخُلِی فِی عِبادِی یَعْنِی مُحَمَّداً وَأَهْلَ بَیْتِهِ وَادْخُلِی جَنَّتِی فَمَا شَیْ ءٌ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنِ اسْتِلَالِ رُوحِهِ وَاللُّحُوقِ بِالْمُنَادِی.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج 3، ص: 127