در فارسى قدیم به آن «پِست» گفته مى شد . امروزه به آن «قاووت» یا «پوره» مى گویند . گفتنى است که لغت نامه دهخدا لفظ «قاووت» را ترکى مى داند که غالبا به معناى آرد حبوبات بریان شده است ؛ لیکن این واژه ، گاه در مورد غیر حبوبات (مانند برخى میوه ها یا تره بار) نیز کار برد دارد .

علاّمه مجلسى مى گوید:

از [گفته] کلینى چنین برمى آید که «سویق» ، درصورتى که در روایات ، همراه با قیدى [مانند جو ]نباشد ، به معناى «سویق گندم» است ؛ چرا که مى گوید: «باب انواع سویق ها و برترىِ سویق گندم» و سپس در ذیل این عنوان، حدیث هایى را مى آورد که در آنها واژه «سویق» ، بدون صفت یا مضافٌ الیه، آمده است.

مؤلّف بحر الجواهر گفته است: «از هفت چیز ، سویق مى سازند: گندم، جو، کُنار، سیب، کدو، دانه انار و شلغم.

همه این انواع ، طبع را مهار مى کند، قى و دلشوره اى را که از صفرا زاده مى شود ، از میان مى برد، رطوبت معده را خشک مى کند ، و اگر قدرى سویق جو با آب و مقدار اندکى شیر برداشته و خشخاش بو داده ساییده با آن مخلوط شود ، براى شکم رَوى ، سودمند است ، نیش زدگى ها را تسکین مى دهد و خواب مى آورد؛ ابن بیطار ، به نقل از رازى گفته است: هر سویقى با چیزى که از آن ساخته مى شود ، تناسب دارد . براى نمونه، سویق جو ، از سویق گندم ، سردتر است، به همان اندازه که خودِ جو ، طبعى سردتر از گندم دارد. این سویق ، همچنین نفخ بیشترى پدید مى آورد. از میان همه سویق ها ، استفاده از سویق گندم و سویق جو ، بیشتر است و این هر دو ، نفخ آور و موجب کندتر شدن حرکت غذا از معده به پایین اند. البتّه، اگر این دو نوع سویق ، کاملاً با آب جوشانده و سپس از پارچه اى درشت باف گذرانده شوند و بدین ترتیب ، آب آنها جدا شود و به صورت لقمه هایى فشرده درآیند و سپس همراه با آب سرد و شکر ، نوشیده شوند ، از نفخ آنها کاسته مى گردد و چنانچه در تابستان در اوّل صبح ، مصرف شوند ، براى اشخاص حرارتى و برافروخته مزاج ، سودمند خواهند بود و مانع تب ها و بیمارى هاى ناشى از گرم مزاجى مى شوند و همین ، از بالاترین منافع آن است . کسى که این نوع سویق را بخورد ، در آن روز نباید میوه تر، خیار و سبزى بخورد ، یا دست کم نباید از این چیزها زیاد بخورد ؛ امّا سرمادیدگان و کسانى که به نفخ هایى در شکم یا دردهایى مزمن در پشت و مفاصل مبتلا هستند و همچنین پیران و کسانى که مزاجى کاملاً سرد دارند ، نباید از این سویق هیچ بخورند. اگر هم به خوردن آن ناچارند ، آن را پس از چند بار شستن در آب گرم و همراه با پانید و عسل ، پس از درآمیختگى با زیتون و روغنِ وندانه و همچنین روغنِ گردو، با طبع خود مناسب سازند.

هر چند سویق جو از سویق گندم ، سردتر است، امّا از آن روى که گندم نسبت به جو آب بیشترى مصرف مى کند ، سویق گندم سردکنندگىِ بیشترى براى بدن دارد و بویژه رطوبت بخشى آن به طبع انسان ، بیشتر است . به همین دلیل ، براى کسانى که به رطوبت بخشى به بدن نیاز دارند ، سودمندى بیشترى دارد. برعکس، سویق جو ، براى کسانى که به خشک کردن طبعْ نیاز دارند ، مناسب تر است. چنین کسانى ، معمولاً داراى بدن هایى سِتَبر ، پُرگوشت و پُرخون هستند، در حالى که گروه نخست ، بدن هایى تکیده، کم گوشت و زردرنگ دارند.

از این دو نوع سویق که بگذریم ، انواع دیگر سویق ، به عنوان غذا مصرف نمى شوند و [ تنها ، ]مصرف دارویى دارند، آن گونه که سویق کُنار ، سویق سیب و انار ترش ، براى مهار کردن شکم و حرارت دادن بیشتر به آن ، به کار مى روند، یا از سویقِ خرنوب و سنجد ، براى مهار کردن طبع ، استفاده مى شود .

در طب اهل بیت صلوات الله علیهم سویق یعنی: تفت داده آرد برخی حبوبات و میوه ها، به این صورت که مثلا آرد گندم را تفت می دهند و سبوس گندم را نیز جداگانه تفت می دهند، بعد آنها را با هم مخلوط می کنند.



💠کانال طبّ الثّقلین
💠https://telegram.me/Saqlein_Teb