از کتاب ارشاد القلوب دیلمى:
وقتى عمر لعنة الله علیه به خلافت نشست
بین یکى از یارانش بنام حارث بن سنان ازدى و مردى از انصار گفتگو و منازعه
اى شد عمر لعنة الله علیه براى او دادخواهى نکرد دوست عمر لعنة الله علیه
به جانب قیصر روم رفت و مرتد از اسلام شد و تمام قرآن را فراموش کرد مگر
این آیه وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ
مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِینَ این آیه را قیصر شنید گفت
چند مسأله براى فرمانرواى عرب مى فرستم اگر